نویسنده: شیخ الاسلام دکتر محمدطاهر القادری
مترجم: سید عبدالحسین رئیس السادات
 
خلیفه ی چهارم، حضرت علی مرتضی، شیر خدا کرم الله وجهه رهبر بزرگ جنبش اسلامی همراه بی اندازه مورد اعتماد نبی آخرالزمان حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم)، جان نثار مصطفی و داماد رسول بود. در باب فضیلت ایشان احادیث فراوانی نقل شده است که از آن میان تعدادی را به عنوان یادآوری در ادامه می آوریم.

ذرّیه‌ی نبی (صلی الله علیه و آله و سلم) در صلب علی اکرم الله وجهه

1- عن جابر (رضی الله عنه) قال، قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) ان الله عز و جل جعل ذریه کل نبی فی صلبه و ان الله جعل ذریتی فی صلب علی بن ابی طالب رضی الله عنهما.
از جناب جابر (رضی الله عنه) روایت شده است که رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند خدای تبارک و تعالی ذریه ی هر پیامبری را در صلب وی جاری فرمود و ذرّیه ی من در صلب حضرت علی بن ابی طالب رضی الله عنهما ادامه خواهد یافت.
منابع:
1- المعجم الکبیر طبرانی، ج3، ص 44، ح 2630
2- مجمع الزوائد، ج 9، ص 172
3- تاریخ بغداد، ج1، ص 317
4- کنز العمال، ج11، ص 400، ح 32892
5- لسان المیزان، ج 3، ص 429، ح 1683
6- میزان الاعتدال، ج2، ص 586، ح 4954
7- العلل المتناهیه، ابن جوزی، ج1، ص 210

حضرت علی کرم الله وجهه جانشین نبی (صلی الله علیه و آله و سلم)

2- عن سعد بن ابی وقاص قال خلف رسول الله علی بن ابی طالب فی غزوه تبوک. فقال یا رسول الله تخلفنی فی النساء و الصبیان؟ فقالا ما ترضی ان تکون منی بمنزله هارون من موسی غیر انه لا نبی بعدی؟
از جناب سعد بن ابی وقاص روایت شده است که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) حضرت علی کرم الله وجهه را در غزوه ی تبوک جانشین خویش قرار داد. وی عرض کرد: ای رسول خدا! مرا در بین زنان و بچه ها جانشین می گذارید؟ حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) در پاسخ فرمودند: از این خشنود نیستی که تو برای من مثل هارون (علیه السلام) برای حضرت موسی (علیه السلام) هستی که جانشین وی گردید جز این که پس از من پیامبری نخواهد بود؟
منابع:
1- صحیح مسلم، ج4، صص 1870 و 1871، کتاب فضائل الصحابه، باب 4، من فضائل علی بن ابیطالب، ح 2404
2- صحیح بخاری، ج3، ص 1358، کتاب المناقب، باب 9، فضل الصحابه، ح 3503
3- همان، ج4، ص 1602، کتاب المغازی، باب 74، غزوه ی تبوک، ح: 1454
4- سنن ترمذی، ج5، ص 641، کتاب المناقب، باب 30، مناقب علی بن ابی طالب، ح 3730، 3731 و 3724
5- سنن ابن ماجه، ج1، ص 42، المقدمه، باب فضل علی بن ابی طالب، ح 115
6- المستدرک حاکم، ج 3، ص 109، کتاب معرفه الصحابه، باب ذکر بعض فضائل علی کرم الله وجهه
7- المعجم الکبیر طبرانی، ج1، ص 146، ح 328
8- همان، ص 148، ح 333 و 324
9- همان، ج2، ص 247، ح 2036
10- همان، ج5، ص 203، ح5094 و 5095
11- همان، ج11، ص 61، ح 11087
12- مسند احمدبن حنبل، ج3، ص 32
13- همان، ج4، ص 438
14- همان، ج3، ص 338
15- مسند ابی یعلی، ج1، ص 286، ح 345
16- همان، ج2، ص 57، ح 698
17- همان، ص 66، ح 709
18- همان، ص 73، ح 718
19- همان، ص 86، ح 738 و 739
20- همان، ص 99، ح 755
21- مصنف عبدالرزاق، ج11، ص 226، ح 20390، باب اصحاب النبی (صلی الله علیه و آله و سلم)
22- مجمع الزوائد، ج9، ص 109، باب منزله علی رضی الله تعالی عنه
23- سنن ابن ماجه، ج 1، صص 43 و 42، المقدمه، باب 11، فضل علی بن ابی طالب (علیه السلام)، ح 115

امام ترمذی این حدیث شریف را از جاب جابر (رضی الله عنه) روایت کرده و رجال و سند آن را ثقه دانسته است. هم چنین:
الف- امام ابویعلی و امام طبرانی که حدیث را از ام سلمه روایت کرده اند، اسنادش را ثقه دانسته اند.
ب- امام بزار و امام طبرانی که حدیث را از ابن عباس روایت کرده اند، اسنادش را ثقه دانسته اند.
ج- امام طبرانی رجال و اسناد حدیثی که از جناب زبیر روایت کرده را ثقه دانسته است.

3- عن زید بن ارقم قال کانت فلنفر من اصحاب رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) ابواب شارعه فی المسجد فقال یوما سدّوا هذه الابواب الا باب علی. قال، فتکلم فی ذلک ناس.

فقام رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فحمدالله واثنی علیه. ثم قال: اما بعد، فانی امرت بسدّ هذه الابواب غیر باب علی. فقال فیه قائلکم. و الله ما سددت شیئا و لا فتحته ولکن اُمِرتُ شیئی فاتبعته ( المستدرک حاکم، ج3، ص 125 )
از جناب زید بن ارقم روایت شده است که یکی از اصحاب رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) گفت: درهای خانه هایی به صحن مسجد نبوی باز می شدند. یک روز حضرت نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند همه ی آن درب ها را به جز باب علی ببندید. راوی می گوید بعضی افراد در این مورد به پچ پچ و ایراد سخن گفتن پرداختند. به خاطر همین حضرت نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) خطبه ای ایراد فرمودند. بعد از ستایش و ثنای خدای تعالی فرمودند: من به بستن همه ی درب ها به جز باب علی دستور دادم. از شما کسی به این گفته اعتراض کرده است. به خدا قسم نه من چیزی را گشودم و نه بستم، بلکه کاری که انجام دادم به من دستور داده شده بود و از این دستور خداوندی پیروی کردم. تفرق، دوری، بیگانگی و جدایی برخاسته از غلط فهمی، موضوعی ساخته و پرداخته ی داستانها و افسانه هایی بود که بعدها آفریده شدند. واقعه ی تلخ و ناگوار جنگ جمل که در ذهن عموم مردم است. بعضی کوته فکران چنین برداشت می کنند که بین ام المؤمنین عایشه وحضرت علی کرم الله وجهه الکریم دیوار بلندی از کینه و دشمنی و بغض و عداوت برپا شده بود، در حالی که حقیقت عکس این است. نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند من تصمیم گرفتم چون به من دستور داده شده بود. حکمت این کار این بود که اگر به کسی غسل واجب شد و برای غسل از خانه بیرون آمد با این وضع وارد مسجد نشود و تقدّس مسجد را زیرپا گذارد. تنها دو نفر اگر غسل بر آنها واجب بود می توانند به مسجد قدم گذارند؛ یکی محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) و دیگری علی مرتضی کرم الله وجهه. در حدیث شریف آمده است:

4- عن ابی سعید قال، قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) لعلی: یا علی لایحل لاحد ان یجنب فی هذا المسجد غیری و غیرک.

جناب ابوسعید خدری (رضی الله عنه) روایت کرده است که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به حضرت علی کرم الله وجهه فرمودند: ای علی! جز من و تو برای هیچ کس دیگر جایز نیست که در حالت جنابت وارد این مسجد ( نبوی ) گردد.
این بدان جهت بود که بین جسم اطهر و روح اقدس حضرت نبی رحمت (صلی الله علیه و آله و سلم) و حضرت علی کرم الله وجهه هم از نظر ظاهری و هم از نظر باطنی یک ارتباط ویژه و تعلق خاص برقرار بوده است.
این حدیث را اجل امامان بزرگوار در کتاب های خویش روایت کرده اند که در زیر می آید:
1- مسند ابویعلی، ج2، ص 311، ح 1042
2- مجمع الزوائد، ج9، ص 15
3- المعجم الکبیر طبرانی، ج2، ص 246، ح 2031
4- مسند احمد بن حنبل، ج1، ص 175
5- همان، ص 331
6- همان، ج2، ص 26
7- همان، ج4، ص 369
8- کنزالعمال، ج11، ص 598، فضائل علی (علیه السلام)، شماره ی حدیث: 32877

نشانه‌ی منافق

در حدیث آمده است:

5- عن زر قال، قال علی والذی فلق الحبّه و برالنسمه انه لعهد النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) الی ان لا یحبنی الا مومن و لا یبغضنی الا منافق. ( صحیح مسلم، ج1، ص 60 )

حضرت علی کرم الله وجهه گفته اند که قسم به ذات آن کس که دانه را می شکافد و جانداران را حیات می بخشد رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) با من وعده فرمود که نسبت به من فقط مؤمن محبّت دارد و تنها منافق نسبت به من بغض و کینه و دشمنی می ورزد.
حضرت علی شیر خدا فرموده است که فرموده ی گرامی حضرت رحمت عالم (صلی الله علیه و آله و سلم) است که: « ای علی! قسم به پروردگار که آفریدگار هر مخلوقی است، جز مؤمن کس دیگری به تو محبّت نخواهد کرد و جز منافق کسی بغض و عداوت تو را نخواهد داشت. »

6- ام المؤمنین جناب ام سلمه رضی الله عنها فرموده است که:

کان رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) یقول لا یحب علیا منافق و لا یبغضه مؤمن
( جامع ترمذی، ج2، ص 213 )
نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) همیشه می فرمودند که هیچ منافقی به علی (علیه السلام) محبّت نخواهد کرد و هیچ مؤمنی بغض و کینه ی علی (علیه السلام) را نخواهد داشت.
همه ی ما این فرموده های رسول به گوشمان خورده است. ما خودمان خود را به شیعه و سنی تقسیم کرده ایم. ما خود بین خودمان دیوار نفرت را بالا برده ایم، در حالی که هیچ مجوّزی برای جنگ شیعه و سنی وجود ندارد. اختلافات علمی را می توان در دایره ی علمی مورد بررسی قرار داد. نباید این اختلافات را مبنای نفرت خویش قرار دهیم. مساجد و حسینیه ها را به قتلگاه تبدیل کرده ایم و بنابر مسلک و مرام بازار قتل و غارتگری گرم شده است. برادر را به خونبهای برادر می گیریم. اکنون می بایستی آن دیوارهای دشمنی، نفرت و کدورت را ویران کنیم و در هر سمت چراغ اخوّت و محبّت را برافروزیم. فهم و درک حقیقت ایمان بر هر مسلمان فرض و واجب است. فرمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از زبان همسر محترم ایشان ام المؤمنین جناب ام سلمه رضی الله عنها بزرگ ترین شهادت و دلیل برای ماست، چنان که همین گونه صحابه ی کرام معیار خویش را برای شناخت حق و باطل بر می گزیدند.
در این جا روشن کردن این امر ضروری می نماید که این همه احادیث و روایات شریفی که در صحاح سته و دیگر کتب احادیث اهل سنت آمده است برای این است که معلوم نماید این همه اختلافاتی که بین برادران شیعه و سنی پدیدار گردیده و بین آنها دریایی فاصله انداخته است همگی بی اساس است و به جز ایجاد مغالطه ی فکری توسط گروهی و غلط فهمی به وسیله ی عده ی دیگر چیزی نیست. در حدیث شریف آمده است:

7- عن ابی سعید الخدری قال، نحن معشر الانصار، ان کنا لنعرف المنافقین ببغضهم علی علی بن ابی طالب ( جامع ترمذی، ج2، ص 213 )

از جناب ابوسعید خدری (رضی الله عنه) روایت شده است که گفت ما از انصار هستیم. ما منافقین را با بغض و عداوتشان نسبت به حضرت علی (کرم الله وجهه) می شناسیم.
می فرماید که ما اگر بخواهیم منافقی را بشناسیم، این شناسایی را از دشمنی و کینه ی او نسبت به علی کرم الله وجهه می شناسیم. هر آن کس که در دلش بغض حضرت علی شیر خدا رضی الله تعالی عنه بود صحابه (رضی الله عنه) متوجه می شدند که او منافق است، به این دلیل که صحابه (رضی الله عنه) هم می دانستند که سلسله ی ولایت مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) در علی شیر خدا کرم الله وجهه ادامه خواهد یافت. این مفهوم در روایات دیگری در کتبی که در زیر می آید نیز منقول است:
1- سنن نسائی، ج8، ص 116، کتاب الایمان
2- همان، ص 117، کتاب الایمان، باب علامة المنافق
3- سنن ابن ماجه، ج1، ص 42، مقدمه، فضل علی بن ابی طالب رضی الله عنهما، ح: 131
4- مسند احمدبن حنبل، ج1، صص 84، 95، 128
5- مسند ابی یعلی، ج1، ص 251، ح: 291
6- مسند الحمیدی، ج1، ص 31، ح: 58
7- المعجم الاوسط طبرانی، ج3، ص 89، ح: 2177
8- مسند ابی یعلی، ج3، ص 179، ح: 1602
9- مجمع الزوائد، ج9، ص 132
10- مسند احمد بن حنبل، ج6، ص 292
 

علی از من است و من از علی هستم

8- در بخاری شریف از جناب براء (رضی الله عنه) روایتی نقل شده که گفته است حضرت نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به حضرت علی کرم الله وجهه فرمودند:
انت منی و انا منک ( صحیح بخاری، ج2، ص 610 )
ای علی تو از من هستی و من از تو.
تاجدار کائنات (صلی الله علیه و آله و سلم) به علی فرمود که: ای علی! اعلام کن که مردم دنیا بدانند علی از من است و من از علی هستم. در مورد حضرت امام حسین (علیه السلام) این روایت عمومیّت یافته است که:
عن یعلی بن مره قال، قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) حسین منی و انا من حسین. احب الله من احب حسینا. حسین سبط من الاسباط. ( جامع ترمذی، ج2، ص 29 )
از جناب یعلی بن مره روایت شده است که رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: حسین از من است و من از حسین هستم. خدای تعالی آن کس را دوست بدارد که حسین را دوست می دارد. حسین نواده ای از نوادگان من است.
همان گونه که در روایت فوق آمد این فرموده پیرامون حضرت علی است که فرمود من از علی هستم و علی از من است. اکنون بایستی گرد و غبار از غلط فهمی ها برداشته شود.
محبت هم چون طلوع خورشید در یک صبح تازه است. کنار گذاشتن و پایان بخشیدن به مسلک ها ممکن نیست، ولی می توان نفرت ها را از دوش و گُرده ی مسلک ها برداشت و آنها را سبک بار کرد. مقصود از حدیث فوق این است که ای علی! تو مظهر من هستی و من مظهر تو هستم. هر چه از تو برآید و هر کاری که انجام دهی، هر فعل صادر شده از تو از من است و هر آنچه از من ظهور و بروز کند از توست، صدور تو از من است و ظهور من از تو. ائمه ی حدیث روایات زیادی با همین مفهوم نقل کرده اند؛ از جمله:
1- سنن ترمذی، ج5، ص 635، کتاب المناقب، باب 21، ح 3716
2- المستدرک حاکم، ج3، صص 110، 111، 120
3- المعجم الکبیر طبرانی، ج1، ص 318، ح 941
4- همان، ج24، ص 16، احادیث 13، 12 و 3511
5- مسند احمد بن حنبل، ج4، ص 438
 

علی کرم الله وجهه دروازه ی شهر علم و حکمت

حدیثی مشهور وجود دارد مبنی بر این که تاجدار کائنات حضرت رحمت عالم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند که من شهر علم هستم و علی دروازه ی آن است. اصل حدیث این است:
9- عن ابن عباس انه قال، قال النبی (صلی الله علیه و آله و سلم): انا مدینه العلم و علی بابها فمن اراد العلم فلیأت الباب.
از جناب ابن عباس (رضی الله عنه) روایت شده است که حضرت نبی کریم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند من شهر علم هستم و علی دروازه ی آن است. پس هر کس علم را اراده کند، به کنار دروازه آید.

منابع:
1- المعجم الکبیر طبرانی، ج11، ص 55
2- مستدرک حاکم، ج3، صص 126 و 127، ح: 11061
3- مجمع الزوائد، ج9، ص 114
بخش دوم حدیث شریف که می فرماید پس هر کس اراده ی علم داشته باشد باید به نزدیک دروازه آید کمتر مورد توجه قرار می گیرد. سخنی که در فرموده ی رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) است این است که هر کس که نیاز به علم مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) دارد باید بر دروازه ی علی آید و آن در را بگشاید.
هیچ علمی از مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) در گوشه و دهلیزی پنهان نشده است.


10- با همین مضمون روایت دیگری است که:
عن علی کرم الله وجهه قال، قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): انا دارالحکمه و علی بابها.
از حضرت علی کرم الله وجهه روایت شده است که حضرت نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود من خانه ی حکمت هستم و علی دروازه ی آن است.
منابع:
1- جامع ترمذی، ج5، ص 637، کتاب المناقب، باب 21
2- کنزالعمال، ج13، ص 147، ح: 3662

اصحاب رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) با پیوندی ناگسستنی نسبت به یکدیگر احساس برادری و محبّت می نمودند. این انسان بزرگ مستقیماً تربیت یافته ی رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بود. ساخت شخصیت او و آموزش مجموعه ی رفتار وی به دست معلم اعظم سرور دو جهان (صلی الله علیه و آله و سلم) صورت گرفته بود. صحابه ی ارجمند از جان و دل مطیع و فرمانبردار حکمت و دانایی نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بودند و شور و شوق ایثار و فداکاری تمام وجود آنها را فرا گرفته بود. لحظه ای عقد اخوّت حاکم بر فضای مدینه و اصحاب رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) که فضایی سرشار از برادری و محبّت بود آنجا را ترک نمی کرد. فضا، فضای برادری بود. بوی خوش محبّت از هر سو هم چون ابر کرم بر سر آنان می بارید. هیچ تفاوتی بین صحابه ی کرام و اهل بیت اطهار نبود. روح همگی آنها سیراب از سرچشمه ی اعتماد و احترام بود و عملاً به اثبات رسیده بود که پیوند فکری و اعتقادی از پیوند نسبی و خونی مستحکم تر و پایدارتر بود.
تفرق، دوری، بیگانگی و جدایی برخاسته از غلط فهمی، موضوعی ساخته و پرداخته ی داستانها و افسانه هایی بود که بعدها آفریده شدند. واقعه ی تلخ و ناگوار جنگ جمل که در ذهن عموم مردم است. بعضی کوته فکران چنین برداشت می کنند که بین ام المؤمنین عایشه وحضرت علی کرم الله وجهه الکریم دیوار بلندی از کینه و دشمنی و بغض و عداوت برپا شده بود، در حالی که حقیقت عکس این است. موجبات و اسباب جنگ جمل چیز دیگری بود که الان از موضوع بحث ما خارج است؛ ولی به آنان که به افسانه پردازی وجود دشمنی بین آن دو وجود بزرگوار می پردازند توصیه می کنم که در این روایت زیاد تأمل و اندیشه کنند:

بردن نام و یاد علی عبادت است

11- عن عایشه انه قال ذکر علی عباده.
از جناب عایشه روایت شده است که حضرت نبی کریم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند بردن نام و یاد علی عبادت است.

منابع:
1- فردوس الاخبار، دیلمی، ج2، ص 367، ح 2974
2- کنزالعمال، ج11، ص 60، ح 32894

در خانه جز تاجدار کائنات (صلی الله علیه و آله و سلم) و حضرت عایشه هیچ نفر سومی حضور نداشت. جناب عایشه به تنهایی فرموده ی رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) را شنیدند. اگر می خواستند برای کسی بیان نمی کردند. اگر خدای نخواسته در دل ایشان کینه یا تمایلی بود خیلی ساده سکوت می کردند یا این حدیث را که در آن فضیلت حضرت علی کرم الله وجهه الکریم بیان شده بود، وارونه می کردند. ولی بدون کم و کاست فرموده ی رسول را نقل کردند چون وارونه جلوه دادن حقیقت نشانه ی نفاق و منافقان است و خدای تعالی صحابه ی کرام و اهل بیت اطهار را از کینه و نفاق و چنین بیماری های روانی به طور کامل حفظ کرده است.
به عزّت خدا قسم که اگر کسی با حبّ علی تمامی شب را علی علی گویان بگذراند در نزد خداوند این ورد از عبادات به شمار خواهد آمد چون با گفتار رحمت عالم (صلی الله علیه و آله و سلم) مطابقت دارد که فرمود ذکر علی عبادت است.

نگاه به رخسار علی کرم الله وجهه نیز عبادت است

12- باز به همین صورت عایشه (رضی الله عنهما) روایت کرده است:
کان ابوبکر یکثر النظر الی وجه علی فساله عائشه فقال: سمعت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) النظر الی وجه علی عباده ( الصواعق المحرقه، ص 177 )
ابوبکر (رضی الله عنه) بسیار زیاد به چهره ی علی کرم الله وجهه می نگریست. عایشه (رضی الله عنه) در این باره از وی پرسید. فرمود از حضرت نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم که نگاه کردن به چهره ی علی کرم الله وجهه عبادت است.
13- به همین صورت روایتی دیگر:
عن عبدالله عن النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) قال: النظر الی وجه علی عباده.
از جناب عبدالله بن مسعود روایت شده است که حضرت نبی کریم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند نگاه کردن به چهره ی حضرت علی عبادت است.  
منابع:
1- المستدرک حاکم، ج 3، صص 141-2
2- المعجم الکبیر طبرانی، ج10، ص 77، ح 32895
3- فردوس الاخبار دیلمی، ج5، ص 42، ح 1717
4- کنزالعمال، ج11، ص 60، ح 32895 [ ؟ ]
5- مجمع الزوائد، ج9، ص 111 و 119
یار غار، ابوبکر (رضی الله عنه) فرموده است که دیدن چهره ی علی کرم الله وجهه عبادت است. آن وقت دوستداران ابوبکر و پیروان حضرت علی چرا این همه دوری می کنند؟ چرا این فاصله؟ دوستداران علی! شما چرا از دوستداران ابوبکر دور گشته اید؟
بین آن وجودهای شریف هیچ دوری کردن و تفاوت قائل شدن وجود نداشت. آنها در نورانی کردن این مشعل فروزان یکی بودند. امروز مسلمانان برتری هایی از خود و برای خود ساخته و پرداخته اند و گروه های گوناگون تشکیل داده اند و همه روزه بین خویش بازار خونریزی را گرم نگاه داشته اند.
ای گرفتار ابوبکر و علی هشیار باش
***

حضرت علی (علیه السلام) مولای کائنات

چون فیض ولایت مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) در حضرت علی کرم الله وجهه ادامه می یافت و « ذبح عظیم » نصیب حسین (علیه السلام) می شد، از این رو لازم بود تا ولایت مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) ولایت علی شیر خدا را پایه ریزی کند و ولایت علی شیر خدا ولایت مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) به حساب آید. در تالار آینه ی روایت تصویر دیگری رخ می نماید و غبار نفاق زدوده می شود و چهره ی حقایق بیش از پیش جلوه می نماید:
1- عن ریاح بن الحرث قال جاء رهط الی علی بالرحبط فقالوا: السلام علیکم یا مولانا. قال: کیف اکون مولاکم و انتم قوم عرب. قالوا: سمعنا رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) یوم غدیر خم یقول من کنت مولاه فان هذا مولاه. ( مسند احمدبن حنبل، ج5، ص 419 ).
جناب ریاح بن حرث (رضی الله عنه) روایت کرده است که یک گروه در محلی به نام رحبط نزد حضرت علی کرم الله وجهه آمدند و گفتند مولای ما! سلام بر شما. ایشان فرمودند من چگونه مولای شما هستم در حالی که شما قومی عرب هستید؟ گفتند ما در محل غدیر خم از حضرت نبی کریم (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدیم که هر کس من ولی او هستم این ( علی ) مولای اوست.
حضرت نبی کریم (صلی الله علیه و آله و سلم) دست حضرت علی کرم الله وجهه را گرفتند و بلند کردند و فرمودند هر کس من ولی او هستم، علی مولای اوست.
15-در جای دیگری آمده است:
عن زیدبن ارقم عن النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) قال: من کنت مولاه فعلی مولاه ( جامع ترمذی، ج2، ص 213 ) .
از جناب زیدبن ارقم روایت شده است که نبی کریم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هر کس را که من مولا هستم، او را علی مولاست.
ابتدا تاجدار عرب و غیر عرب فرمودند که هر کس من ولی او هستم، علی مولای اوست. سپس فرمودند هر کس من مولای او هستم، علی هم او را مولاست. تفاوت است بین نبی بودن و امّت نبی بودن؛ ولی هر خیال دوگانگی را باید کنار گذاشت؛ زیرا باطل، دوگانه پسند و حق، شریکی ندارد. سپس نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) دست به بارگاه الهی به دعا بلند می کنند و می گویند: خداوندا! هر آن کس علی را ولی می داند تو او را ولی باش؛ یعنی آن کس که ولایت علی را برگزیند تو هم بر او ولایت کن و او را دوست بدار و هرکس با علی دشمنی کند تو هم او را دشمن باش. هر کس علی را کمک کند تو هم او را مدد فرما و هر کس در کنار علی است تو هم در کنار او باش. در زیر حدیث شریف مربوطه آورده شده است:
16- عن عمروبن ذی مر و زیدبن ارقم قالا: خطب رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) یوم غدیر خم فقال من کنت مولاه فعلی مولاه. اللهم و ال من والاه، و عاد من عاداه، و انصر من نصره، و اعن من اعانه ( المعجم الکبیر، طبرانی، ج4، ص 17، ح 3514 ) .
از جناب عمروبن ذی مر و جناب زیدبن ارقم روایت شده است که حضرت نبی کریم (صلی الله علیه و آله و سلم) در روز غدیر خم خطبه ایراد فرمودند و گفتند:
هر کس من ولی او هستم، علی ولی اوست. پروردگارا! الفت و مهربانی داشته باش نسبت به کسی که با علی الفت دارد و با کسی دشمنی کن که با او دشمنی کند و او را پیروز کن که علی را مدد کند و او را یاری کن که علی را یاری کند.
گفتند که دیدن چهره نورانی حضرت علی عبادت است، که ذکر ایشان هم عبادت است. حضرت فرمودند که علی تو از من هستی و من از تو هستم، فرمودند هر کس من ولی او هستم علی هم مولای اوست. سپس فرمودند هر کس من مولای او هستم علی هم مولای اوست، این که من شهر علم هستم و علی دروازه ی آن است، اگر می خواهید به علم دست یابید از طریق دروازه ی علی وارد شوید، یا معیار و میزان دوستی و دشمنی را هم علی قرار دهید.
17- عن ابی طفیل قال جمع علی رضی الله تعالی عنه الناس فی الرحبه. ثم قال لهم انشدالله کل امرء مسلم سمع رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) یقول یوم غدیر خم ما سمع لما قام. فقام ثلاثون من الناس و قال ابونعیم فقام ناس کثیر فشهدوا حین اخذ بیده فقال للناس: اتعلمون انی اولی بالمؤمنین من انفسهم قالوا نعم یا رسول الله. قال: من کنت مولاه فهذا علی مولاه. اللهم و ال من والاه و عاد من عاداه. ( مسند احمدبن حنبل، ج4، ص 370 ) .
جناب ابی الطفیل (رضی الله عنه) روایت کرده است که گروه زیادی از مردم در محلی به نام رحبه ( در میدانگاهی ) در کنار حضرت علی کرم الله وجهه جمع شدند. وی به ایشان سوگند داد کسانی که فرموده های رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) در روز غدیر خم را شنیدند، برخیزند. از آن مردمان سی نفر برخاستند و ابونعیم گفت جمع بسیار زیادی از مردم برخاستند و گواهی دادند که در آن هنگام حضرت نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) دست علی را گرفتند و به مردم فرمودند آیا می دانید که من به جان های مؤمنین از خودشان نزدیک ترم؟ گفتند: بله، یا رسول الله. فرمودند: هر کس من مولای او هستم، علی هم مولای اوست. خداوندا! الفت داشته باش با آن کس که با او الفت دارد و عداوت داشته باش، آن کس را که نسبت به او عداوت ورزد.

گواهی اصحاب بدر

در روایات آمده است که در آن سی صحابی اصحاب بدر هم حضور داشتند. شرکت کنندگان در غزوه ی بدر هم گواهی دادند آنچه حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند و گفتند شنیدیم و دیدیم که حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) دست حضرت علی کرم الله وجهه را گرفتند، بالا آوردند و به همه ی ما گفتند که ای مسلمانان! آیا شما نمی دانید که من از جان مسلمانان به ایشان نزدیک ترم؟ صحابی کرام عرض کردند درست می فرمایید ای رسول خدا! شما از همه ی ما به جانهایمان نزدیک ترید. فرمودند عزیزان من، بشنوید! من عزیز آن کسی هستم که علی را عزیز بدارد. هر کس را که من مولا هستم، علی هم او را مولاست. پروردگارا! تو هم او را ولی باش که علی را ولی می داند.
18- عن زیادبن ابی زیاد سمعت علی بن ابی طالب ینشد الناس فقال انشد الله رجلاً مسلماً سمع رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) یقول یوم غدیر خم ما قال. فقام اثنا عشر بدریا فشهدوا. ( مسند احمد بن حنبل، ج1، ص 88 )
زیادبن ابی زیاد از حضرت علی کرم الله وجهه شنید که در حال گفت و گو با گروهی از مردم بودند و به آنها خدای تعالی را قسم دادند که چه کسانی هنگام غدیر خم فرموده های حضرت نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را شنیدند. دوازده نفر از اصحاب بدری برخاستند و گواهی دادند.
روایت کنندگان این حدیث صحابه ی جلیل القدر از جمله جناب ابوهریره، جناب انس بن مالک، جناب عبدالله بن عمر، جناب عبدالله بن عباس، جناب مالک بن حویرث، جناب ابوسعید خدری، جناب عمار بن یاسر، جناب براء بن عازب، جناب عمر بن سعد، جناب عبدالله بن مسعود و جناب زیدبن ارقم رضی الله عنهم هستند.
هر کس که منکر ولایت علی کرم الله وجهه الکریم باشد منکر نبوّت مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) است. آن کس که منکر فیض علی است، فیض نسبت مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) را هم منکر است. کسی که نسبت علی را منکر باشد، نسبت مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) را منکر است. آن کس که باغی و تجاوزگر قرابت علی است، هم او باغی قرابت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) است. کسی که نسبت به محبّت به علی باغی است و اهل تجاوز، به حبّ مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز تجاوزگر است و او تجاوزگر نسبت به خداست.
19- فرموده ی رسول محتشم است که:
عن عمار بن یاسر قال، قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): اوصی من آمن بی و صدقنی بولایه علی بن ابی طالب. من تولاه فقد تولانی و من تولانی فقد تولی الله عز و جل و من احبه فقد احبنی و من احبنی فقد احب الله تعالی و من ابغضه فقد ابغضنی و من ابغضنی فقد ابغض الله عز وجل. ( مجمع الزوائد، ج9، ص 109 ) .
از جناب عمار بن یاسر روایت شده است که رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند هر آن شخص را که به من ایمان آورد و هر کس که نبوّت مرا تصدیق نمود به ولایت علی بن ابی طالب وصیت می کنم. کسی که او را به ولایت پذیرفت مرا به ولایت پذیرفته است و کسی که مرا به ولایت پذیرفت ولایت خدای تعالی عزوجل را پذیرفته است و کسی که او را دوست بدارد مرا دوست داشته است و کسی که مرا دوست بدارد خدا را دوست داشته است. (1) و کسی که نسبت به او دشمنی ورزد با من دشمنی کرده و کسی که با من دشمنی کند با خدای تعالی عزوجل دشمنی نموده است.
با همین مفهوم روایات دیگری نیز در کتابهای زیر آمده است:
1- مسند احمدبن حنبل، ج1، ص 84
2- همان، ص 119
3- همان، ج4، ص 370
4- ابن ماجه، المقدمه، ص 43، باب 11، فضل علی بن ابی طالب، ح: 116
5- المعجم الکبیر، طبرانی، ج2، ص 357، ح: 2505
6- همان، ص 174، ح: 4052
7- همان، ج5، ص 192، ح: 4053
8- همان، ج5، ص 192، ح: 4059
9- المعجم الاوسط، طبرانی، ج3، ص 69، ح: 2131
10- همان، ص 100، ح: 2204
11- المعجم الصغیر، ج1، ص 64
12- مسند ابی یعلی، ج1، صص 428-9، ص 567
13- همان، ج2، صص 81 و 80، ح: 458
14- همان، ص 87، ح: 464
15- همان، ص 105، ح: 479
16- همان، ح: 480
17- همان، ص 274، ح: 454
18- همان، ج3، ص 139، ح: 937
19- کنزالعمال، ج13، ص 154، ح: 36480
20- همان، ص 157، ح: 36486
21- همان، ص 158، ح: 36487
22- مجمع الزوائد، ج9، صص 7 و 106
23- موارد الظمآن، ص 544، ح: 2205
 

بغض نسبت به علی (علیه السلام)، بغض نسبت به خدای اوست

21- روایت ام المؤمنین حضرت ام سلمه رضی الله عنها را ملاحظه فرمایید:
عن ام سلمه قالت: اشهد انی سمعت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) یقول: من احب علیا فقد احبنی و من احبنی فقد احب الله و من ابغض علیا فقد ابغضنی و من ابغضنی فقد ابغض الله ( ایضا: مجمع الزوائد، ص 1320 ) .
از حضرت ام سلمه رضی الله عنها روایت شده که فرموده است گواهی می دهم که خود با گوشهای خویش از رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) این فرموده را شنیدم که هر کس علی را دوست داشته باشد مرا دوست داشته است و هر کس نسبت به من محبّت داشته باشد به خدای تعالی محبّت داشته است و هر کس نسبت به علی کینه ورزد نسبت به من کینه ورزیده است و کینه نسبت به من کینه نسبت به خداست.

سیّد و سرور دو جهان

22- عن ابن عباس رضی الله عنهما قال نظر النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) الی علی فقال: یا علی انت سید فی الدنیا و سید فی الاخره. حبیبک حبیبی و حبیبی حبیب الله و عدوک عدوی و عدوی عدو الله و الویل لمن ابغضک بعدی ( المستدرک حاکم، ج3، ص 128 ) .
از جناب عبدالله بن عباس (رضی الله عنه) روایت شده است که حضرت نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به سوی علی کرم الله وجهه نگریستند و فرمودند: علی! تو در دنیا سید و سروری و در آخرت هم سید و سروری. هر آن کس که با تو دوست است، دوست من است. و آن که با من دوست است، دوست خداست. هر آن کس که با تو دشمن است، دشمن من است و آن که با من دشمن است، دشمن خداست و وای بر کسی که پس از من نسبت به تو دشمنی ورزد.
حدیث بسیار روشن و واضحی است. می فرماید تو هم در دنیا و هم در آخرت سید و سروری. دوست تو دوست من است و حبیب من حبیب خداست. دشمن تو، دشمن من و دشمن من دشمن خداست. آقای دو جهان (صلی الله علیه و آله و سلم) ولایت علی کرم الله وجهه را ولایت مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) دانسته اند. پرسش پیدا می شود که چرا؟ این حدیث موضوع را به روشنی بیان کرده است. در مسند احمد بن حنبل جناب یریده (رضی الله عنه) گفته است که حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) زمانی درباره ی حضرت علی رضی الله تعالی عنه چندین بار تکرار فرمودند:
23- فانه منی و انا منه و هو ولیکم بعدی ( مسند احمد بن حنبل، ج5، ص 356 ) .
علی از من است و من از علی هستم. پس از من او ولی شماست.
24- و روایتی که جناب جابر (رضی الله عنه) از عایشه رضی الله عنها نقل کرده است نیز چنین است:
قال، قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) ادعوا لی سید العرب فقالت عائشه: الست سیدالعرب یا رسول الله؟ فقال انا سید ولد آدم و علی سیدالعرب.
از جناب جابر (رضی الله عنه) روایت است که حضرت نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند سید و سرور عرب را نزد من بخوان. حضرت عایشه عرض می کند یا رسول الله آیا شما سردار عرب نیستید؟
ایشان می فرمایند من سید و سرور اولاد آدم هستم و علی سید عرب است.
منابع:
1- مستدرک حاکم، ج3، ص 124
2- مجمع الزوائد، ج9، ص 116
3- کنزالعمال، ج11، ص 619

وسیله ی جلیله ی همه ی مراحل عرفانی

اگر فیض و برکت ولایت علی کرم الله وجهه الکریم نبود نه هیچ ابدالی بود و نه هیچ قطبی شکل می گرفت. بدون ولایت علی نه کسی به مقام غوثیت می رسد و نه ولایت. جناب غوث اعظم هم از تصدق ولایت علی غوث گردید و امامت، غوثیت، قطبیت، ابدالیت همه از ولایت علی کرم الله وجهه است. به همین دلیل آقای کائنات (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
25- عن ام سلمه قالت: سمعت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) یقول: من سب علیا فقد سبنّی.
از حضرت ام سلمه رضی الله عنها روایت شده است که از رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم که فرمودند کسی که به علی دشنام دهد، به من دشنام داده است.

منابع:
1- مسند احمدبن حنبل، ج6، ص 323
2- مستدرک حاکم، ج3، ص 121

از این بالاتر در نفی دو بودن وجود شریف و نازنین رسول کریم (صلی الله علیه و آله و سلم) و علی کرم الله وجهه الکریم و از این برتر در اظهار خودی و یگانگی چه می توان گفت که تاجدار کائنات (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند کسی که به علی ناسزا گوید، علی را ناسزا نگفته، مرا گفته است. (2)
در کتابهای طبرانی و بزار هم از جناب سلمان روایت شده است که حضرت نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به حضرت علی کرم الله وجهه فرمودند:
26- محبک محبی و مبغضک مبغضی ( المعجم الکبیر، طبرانی، ج6، ص 239، ح شماره 6097 ) .
علی! آنان که به تو محبّت کنند، دوستدار من هستند و آنان که با تو دشمنی و کینه ورزند، دشمنان و کینه ورزان نسبت به من هستند. (3) تفسیر و تشریح حدیث شریف را به خود شما وامی گذاریم. در صفحات پیش در این زمینه آن فضائلی که از سرورمان علی کرم الله وجهه الکریم بیان کردیم، صرفاً به عنوان گواه بود وگرنه پروردگار کائنات و رسول جهان هستی فضائلی به حضرت علی کرم الله وجهه عطا نموده اید که احاطه بر آنها ممکن نیست.

اطاعت علی تضمین کننده ی اطاعت خدا

27- عن ابی ذر (رضی الله) قال، قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) من اطاعنی فقد اطاع الله و من عصانی فقد عصی الله و من اطاع علیا فقد اطاعنی و من عصی علیا فقد عصانی ( المستدرک حاکم، ج3، ص 121 ) .
از جناب ابوذر (رضی الله) روایت شده است که گفت نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند هر کس از من پیروی و فرمان برداری کند، خدای تعالی را اطاعت کرده است و هرآن کس نافرمانی من کند نافرمانی خدا را کرده است. و هر کس از ( حضرت ) علی پیروی و فرمان برداری کند، مرا اطاعت کرده است و هر کس نافرمانی (حضرت) علی کند، نافرمانی من کرده است.
حضرت نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نافرمانی از علی را نافرمانی از خویش دانسته اند. این موضوع پذیرفته شده است و جای هیچ ابهامی در آن نیست که فیض ولایت مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) در وجود حضرت علی کرم الله وجهه جریان می یابد و چون اطاعت از علی پیروی از رسول و فرمان برداری از رسول تضمین کننده ی اطاعت از خدای تعالی است، بنابراین، پیروی، فرمان برداری و اطاعت از علی وسیله ی اطاعت الهی است.

قرآن و علی کرم الله وجهه

28- باز هم از جناب ابوذر (رضی الله عنه) روایت شده است که نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: علی مع القران و القرآن مع علی. لن یفترقا حتّی یردا علی الحوض ( پیشین، ص 124 ) .
علی با قرآن است و قرآن با علی است. این دو ( آن چنان به یکدیگر پیوسته اند که ) جدا نخواهند شد تا بر حوض کوثر کنار من آیند.
این گفتار حجّت را تمام می کند. علی با قرآن است و قرآن با علی است. قرآن کتاب آخرین وحی خدای تعالی ربّ العزّه است. همراهی رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) با قرآن نیز گفتن ندارد و امری روشن است. پیشتر هم دیدیم که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) خویشتن خویش را از وجود علی کرم الله وجهه جدا نکردند. در این جا نیز به وضوح از رابطه ی قرآن و علی سخن گفته اند که قرآن و علی آن گونه در کنار هم هستند که روز جزا هم این ارتباط از هم نمی گسلد و علی و قرآن در این حالت بر سر حوض کوثر به ایشان می پیوندند.

وابستگان رسول هاشمی

29- در صحیح مسلم شریف از سعدبن ابی وقاص (رضی الله عنه) روایت شده است که:
ولما نزلت هذه الایه « ندع ابناءنا و ابناءکم » دعا رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) علیا و فاطمه و حسنا و حسینا فقال: اللهم هولاء اهلی. ( صحیح مسلم، ج2، ص 278 )
چون آیه ی مباهله ی « ما پسرانمان را و شما پسرانتان را ... می خوانیم » نازل گردید، رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) حضرت علی، حضرت فاطمه، حضرت حسن و حضرت حسین رضی الله عنهم را جمع کردند و فرمودند: پروردگارا! اینها اهل بیت من هستند.
هنگامی که آیه ی مباهله نازل گردید حضرت علیه الصلوه و السلام برای بحث کردن با مسیحیان فرمودند که: 1- ما پسرانمان را می آوریم و شما هم پسرانتان را بیاورید. 2- ما همسرانمان را می آوریم و شما هم زنانتان را بیاورید. هنگام آوردن پسران که رسید حضرت علیه الصلوه و السلام: الف- حسن و حسین (علیه السلام) را با خود آوردند. ب- نوبت به زنان که رسید حضرت فاطمه سلام الله علیها را برگزیدند و هنگامی که نوبت به جانهایشان رسید حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) به همراه خویش علی کرم الله وجهه را آوردند؛ یعنی حضرت علی رضی الله تعالی عنه به منزله ی جان ایشان بود. در کلمات این آیه و حدیث شریف با دقت زیاد بنگرید. خداوند در آیه ی کریم چنین می فرماید:

... تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَکُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَکُمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَکُمْ ...( آل‏ عمران‏، 61 ) ... بیایید ما و شما فرزندان و زنان و کسانی را که به منزله ی جانمان و خودمان هستند بخوانیم...

در حدیث شریف فرموده شده است: دعا علیا و فاطمه و حسنا و حسینا یعنی علیا (انفسنا) و فاطمه ( نساءنا ) و حسنا و حسینا ( ابناءنا )
هستند. این تنها اعتقاد یک شیعه نیست که در این جا عنوان می شود، بلکه عقیده ی اهل سنت و جماعت است و آن افرادی که مبتلا به این مغالطه هستند که در اهل سنت حبّ علی یا حب اهل بیت اطهار وجود ندارد در اصل به خودفریبی دچار هستند. اکثریت قریب به اتفاق اهل سنت محبّت آن نفوس قدسیّه را محور و مرکز اعتقادات خویش قرار داده اند. سرورمان علی باشد یا سیده ی کائنات و یا حسنین کریمین؛ اینها شاخه های شجره ی نبوّت اند که برگ و بارشان در اصل در گلستان محمدی (صلی الله علیه و آله و سلم) در بهارهای ایمان و عمل جلوه گر می شوند. صرف نظر از آنان که به بیماری کینه و حسد گرفتارند هیچ فردی از امّت نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) اجازه ندارد دعوی ایمان و تقوای دیگری را ظاهری بداند.

رسول و علی از یک درخت هستند

30- از جناب جابربن عبدالله (رضی الله عنه) روایت شده است که:
سمعت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) یقول: الناس من شجرشتی و انا و علی من شجرة واحده ( معجم الاوسط طبرانی، ج5، ص 89، ح: 4162 )
از رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم که فرمودند مردم هر کدام از درختی هستند ولی من و علی از یک درخت هستیم.
از یک درخت بودن اظهار این مطلب است که از نظر قرابت و نسبت خویشی یکی هستند. قرابت دیگر، نزدیکی اعتقادی است که در این جا منظور نیست، چون در دامن رحمت اسلام قرار گرفتن و از راه صحیح به شهر علم و حکمت و دانایی وارد شدن و از روشنایی آن بهره مند گردیدن بعداً حاصل می گردد.
31- عن علی بن ابی طالب رضی الله عنهما ان النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) اخذ بید حسن و حسین فقال من احبنی و احب هذین و اباهما و امهما کان معی فی درجتی یوم القیامه ( جامع ترمذی، ج5، ص 642، ح: 3733 ) .
از حضرت علی (علیه السلام) روایت شده است که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) دست حسن و حسین را گرفتند و فرمودند هر کس مرا و این دو و پدر و مادرشان را دوست بدارد روز قیامت با من و در درجه ی من خواهد بود.

یاری فرشتگان

32- عن ابی رافع ان رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) بعث علیا مبعثا فلما قدم قال له رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): الله و رسوله و جبریل عنک رضوان ( المعجم الکبیر، ج1، ص 319 ) .
از جناب ابورافع (رضی الله عنه) روایت شده است که نبی کریم (صلی الله علیه و آله و سلم) حضرت علی کرم الله وجهه را به جایی فرستادند. چون ایشان بازگشتند حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) به وی فرمودند خدای تعالی و رسولش و جبرئیل امین از تو خشنودند.
33- خطب الحسن بن علی حین قتل علی فقال: یا اهل الکوفه او یا اهل العراق! لقد کان بین اظهرکم رجل قتل اللیله او اصیب الیوم و لم یسبقه الاولون بعلم و لم یدرکه الاخرون. کان النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) اذا بعثه فی سریه کان جبریل عن یمینه و میکائیل عن یساره فلا یرجع حتی یفتح الله علیه ( مصنف ابن ابی شیبه، ج12، ص 60 ) .
حضرت حسن بن علی هنگام شهادت حضرت علی خطاب فرمود ای اهل کوفه یا ای اهل عراق! به تحقیق در میان شما شخصیّتی بود که امشب به قتل رسید یا امروز وفات یافت که هیچ کس از اوّلین در علم از او پیشی نگرفت و نه آیندگان به مرتبه ی او خواهند رسید. چون نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) او را برای سریه ای اعزام می فرمود حضرت جبرئیل (علیه السلام) در طرف راست او و حضرت میکائیل (علیه السلام) در طرف چپ او حضور داشتند و باز نمی گشت مگر این که خدای تعالی وی را پیروز می گرداند.

جرئت گفت و گو با نبی (صلی الله علیه و آله و سلم) به هنگام خشم ایشان

34- عن ام سلمه (رضی الله عنه) قالت: کان رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) اذا غضب لم یجتری احداً ان یکلمه الاّ علی. ( المستدرک حاکم، ج3، ص 130 )
از جناب ام سلمه روایت شده است که چون نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) خشمناک می شدند هیچ کس جرئت نداشت با ایشان (صلی الله علیه و آله و سلم) سخن گوید به جز حضرت علی کرم الله وجهه.

بازگشتن خورشید به خاطر علی (علیه السلام)

35- عن اسماء بنت عمیس (رضی الله عنه) ان النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) کان یوحی الیه و راسه فی حجر علی فلم یصل العصر حتی غربت الشمس. فقال النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) اصلیت یا علی؟ قال: لا. فقال اللهم انه کان فی طاعتک و طاعه رسولک فاردد علیه الشمس. قالت اسماء (رضی الله عنه) فرایتها غربت ثم رایتها طلعت بعد ما غربت ( مشکل الاثار، ج4، ص 388 ) .
از جناب اسماء بنت عمیس (رضی الله عنه) روایت شده است که بر نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) وحی نازل می شد. در این حال سر شریف آن حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) در دامن حضرت علی (علیه السلام) بود. حضرت علی (علیه السلام) نماز عصر ادا نفرمود تا این که خورشید غروب کرد. حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) سؤال فرمودند علی آیا نمازت را ادا کردی؟ عرض کرد: خیر. حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: پروردگارا! علی در فرمان برداری تو و رسول تو بود. خورشید را برایش برگردان. جناب اسماء فرموده است که غروب کردن خورشید را دیدم و دیدم که پس از غروب کردن، طلوع کرد.

قدرت حکمیت علی کرم الله وجهه در نتیجه ی دعای رسول (صلی الله علیه و آله و سلم)

36- عن علی (علیه السلام) قال بعثنی رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) الی الیمن. فقلت یا رسول الله صلی الله علیک و سلم بعثنی و انا شاب اقضی بینهم و لا ادری ما القضاء. فضرب صدری بیده ثم قال اللهم اهد قلبه و ثبت لسانه. فوالذی خلق الحبه ما شککت فی قضاء بین اثنین ( المستدرک، ج3، ص 135 ) .
از حضرت علی (علیه السلام) روایت شده است که فرمود رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) مرا به سمت یمن اعزام فرمود. عرض کردم یا رسول الله! مرا اعزام می کنید ولی من جوان هستم. چگونه در بین مردمان آنجا قضاوت کنم؟ نمی دانم که قضاوت و داوری چیست. پس حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) دست مبارک خویش را بر سینه ی من گذاشتند و فرمودند: پروردگارا! قلبش را هدایت کن و به زبانش استقامت عطا فرما. قسم به آن ذاتی که دانه را آفرید، هیچ گاه در داوری و قضاوت بین دو نفر تردید نکردم.
به همین خاطر است که بصیرت، دانایی و توان بسیار بالای سرورمان علی کرم الله وجهه ضرب المثل شده است. پس از دوران رسالت تا دوره ی خلافت راشده ی مردم در تمامی مسائل دقیق علمی، فقهی و روحانی به ایشان مراجعه می کردند. خود جانشینان رسول سرورمان صدیق اکبر، فاروق اعظم و عثمان رضی الله عنهم ارجحیت را همیشه به رأی ایشان می دادند و ایشان هم در دوره ی این سه خلیفه منصب جلیل منفی اعظم را داشتند.
تأثیر این دعا بود که ایشان را به قلّه های رفیع فهم، فراست، علم، حکمت، فکر و تدبّر رساند که به جز انبیا برای کس دیگری استطاعت رسیدن به آنها امکان پذیر نبود.

بهشت در انتظار علی کرم الله وجهه

37- ان النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) قال ان الجنه لتشتاق الی ثلاثه علی و عمار و سلمان( جامع ترمذی، ج 5، ص 667 و ج 7، ص 379 ) .
نبی کریم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند بی تردید بهشت در اشتیاق سه نفر است: علی، عمار و سلمان ( رضوان الله علیهم اجمعین ) .

از نخستین افرادی که وارد بهشت می شوند

38- عن ابی رافع ان رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) قال لعلی ان اول اربعه یرضون الجنه انا و انت والحسن و الحسین و ذرارینا خلف ظهورنا و ازواجنا خلف ذرارینا و شیعتنا عن ایماننا و عن شمائلنا. ( المعجم الکبیر، ج3، ص 119، ح 950 ) .
از جناب ابورافع (رضی الله عنه) روایت شده است که حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) به حضرت علی (علیه السلام) فرمودند بی تردید نخستین افرادی که وارد بهشت می شوند چهار نفر هستند. من، تو، حسن و حسین. اولاد و ذرّیه های ما پشت سر ما و [ همسرانمان پشت سر ذریه هایمان ] و شیعیانمان ( پیروانمان ) از سمت راست و سمت چپ ما وارد خواهند شد.

همراه با شیعیان با چهره هایی زیبا بر سر حوض کوثر

39- عن ابی رافع (رضی الله عنه) ان النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) قال لعلی انت و شیعتک تردون علی الحوض رواء مروین مبیضه وجوهکم و ان عدوک یردون علی ظماء مقبحین ( المعجم الکبیر، ج1، ص 319 ) .
از جناب ابورافع (رضی الله عنه) روایت شده است که نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: تو و حامیان تو ( شیعیان تو ) سیراب و با چهره های زیبا و درخشان بر سر حوض کوثر نزد من خواهید آمد و بدون تردید دشمن تو تشنه و با صورت های کریه و بدمنظر نزد من خواهند آمد.
40- عن ابن عمر (رضی الله عنه) قال، قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) الحسن و الحسین سیدا شباب اهل الجنه و ابوهما خیر منهما ( ابن ماجه، ج1، ص 44، ح: 118- المستدرک، ج3، ص 167 ) .
از جناب ابن عمر (رضی الله عنه) روایت شده است که گفت: رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: حسن و حسین سروران جوانان بهشت هستند و پدرشان از آن دو بهتر است.

افراط و تفریط کنندگان محبّت علی کرم الله وجهه گمراه اند

حضرت علی (علیه السلام) خود فرموده است که رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: همان گونه که یهود شأن حضرت عیسی (علیه السلام) را کم کردند و نصاری در زیاده روی و گمراهی و هلاک افتادند به همین شکل دو گروه به خاطر من هلاک خواهند شد.
41- محب یفرط لی لما لیس فی و مبغض مفتر یحمله شنانی علی ان یبهتنی.
یکی دوستداری که صفاتی بر من نسبت می دهد که در من وجود ندارد و دیگری کینه ورز و دشمنی که [ به من تهمت می زند و ] از شأن و مقام من می کاهد.

نمایش پی نوشت ها:
1- بنابراین مسئله ی ولایت غیر از مسئله ی دوست داشتن- حب - است.
2- آن که برای نخستین بار فرمان داد بر منابر سبّ علی گویند و او را دشنام دهند، با چه منطقی چنین کرد؟ بدعتی که تا زمان عمربن عبدالعزیز ادامه داشت، در پیشگاه خدای تعالی و رسولش (صلی الله علیه و آله و سلم) چه توجیهی داشت؟ بیچارگانی که هنوز هم از او طرفداری می کنند آیا می دانند روز محشر به جای محشور شدن با رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) او امامشان خواهد بود؟ م.
3- و راستی که چنین بود. دشمنان قرآن، اسلام و رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) چون قدرت مقابله ی مستقیم با نبی کریم (صلی الله علیه و آله و سلم) را نداشتند و فضای حاکم بر ذهن و روان تازه مسلمانان اجازه ی جسارت نسبت به آن ساحت پاک و مقدس را به ایشان نمی داد، عقده های خویش را از بدر تا فتح مکه و تا غدیر بر سر علی کرم الله وجهه الشریف و فرزندانش خالی کردند و می کنند. م.

منابع تحقیق:
1- مسند احمدبن حنبل، ج1، ص 160
2- المستدرک، ج3، ص 123
3- مسند ابی یعلی، ج 1، ص 407
4- مجمع الزوائد، ج 9، ص 133

منابع مقاله :
القادری، شیخ الاسلام دکتر محمد طاهر؛ (1389)، ذبح عظیم از ذبح اسماعیل تا ذبح حسین (علیه السلام)، سیدعبدالحسین رئیس السادات، تهران: مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی - معاونت فرهنگی، چاپ اول.